راه کارهای پیش گیری از دین گریزی در جوانان

ساخت وبلاگ



 
عوامل گوناگونی در بروز دین گریزی جوانان نقش دارند که به طور کلی، به دو دسته تقسیم می شوند:
1ـ عوامل محیطی (اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و...)
2ـعوامل درون فردی که از آن ها به عوامل «روان شناختی» تعبیر می شود؛ یعنیقطع نظر از عوامل محیطی، ویژگی های شناختی و عاطفی هر فرد نیز در اقبال وادبار او نسبت به معارف دینی نقش دارند.بنابراین، برای پیش گیری از دینگریزی باید به جنبه های روانی و ویژگی های شخصیتی افراد، به ویژه جوانان،توجه شود. بدون تردید، نحوه ارائه معارف دینی، به ویژه به نسل جوان بسیارحائز اهمیت است. بنابراین، سؤال اصلی اینجاست که چگونه می توان معارف دینیرا به جوانان عرضه کرد تا ضعف شناختی آن ها نسبت به آموزه های دین تقویتشود و هویّت دینی آن ها به نحو مطلوب شکل یابد؟پاسخ به این سؤال مستلزم چندامر است که بدون توجه به آن ها، پاسخ گویی دشوار خواهد بود و بدون راه کارمناسب برای آموزش، ارائه آموزه های دینی به جوانان امکان پذیر نیست.

1ـ جوان کیست و چه ویژگی هایی دارد؟ مخاطبشناسی یکی از مهم ترین مسائلی است که در تعلیم و تربیت باید مدّ نظر داشت. اگر یک سخنران یا هنرمند یا معلم و یا نویسنده مخاطب، بیننده و خوانندهخود را نشناسد و نداند مخاطبان او در چه دوره ای از تحوّل شناختی، انگیزشی وتوانشی قرار دارد، معلوم نیست مطالب او ـ هرقدر هم ارزشمند، دقیق و علمیباشند ـ مؤثر واقع گردند؛ زیرا مطالبی که عرضه می کند یا در سطح شناختیمخاطبان نیست و یا تناسبی با نیازهای آن ها ندارد. در نتیجه، مخاطبانانگیزه ای برای فراگیری آن ها ندارند. بنابراین، شناخت مخاطب از لحاظ ویژگیهای عاطفی، ذهنی و انگیزشی باید مدّنظر سخنران، نویسنده، هنرمند، واعظ ومعلم باشد.

2ـ باید الگوها و روش های آموزشی متناسببا مخاطب را شناسایی کرد. به راستی، از میان روش های موجود، مانند روشتدریس، تبلیغ و مشاوره، کدام روش برای آموزش آموزه های دینی به جوانانکارآمدتر است؟ در پاسخ باید گفت: هر کدام ارتباط شناختی ـ عاطفی بیشتریبتواند با جوان برقرار کند. به عبارت دیگر، عنصر «ارتباط» ـ آن هم ارتباطدو سویه ـ مهم ترین عامل برای انتقال پیام است. انتقال پیام بدون ایجادارتباط امکان پذیر نیست. بنابراین، برای جذب جوانان به دین اولا، بایدویژگی های شخصیتی آن ها، اعم از ویژگی های جسمانی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی،را بشناسیم؛ ثانیا، از روش یا روش هایی برای انتقال پیام دین به جواناناستفاده کنیم که بهتر بتوانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم و این ارتباط،هم دو سویه بوده و هم از بار عاطفی بالایی برخوردار باشد.

ویژگی های بدنی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی جوان
جواناناز نظر جسمانی به بلوغ کامل رسیده اند و همه توانایی های جسمانی را احرازکرده اند، به گونه ای که احساس قوّت و قدرت می کنند و از لحاظ اجتماعی دوستدارند شخصیت خود را بروز دهند و به عنوان یک فرد بزرگ سال و مستقل، ازجایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشند. جوانان از بُعد عاطفی نیز وضعیتخاصی دارند؛ دوست دارند عواطف خود را بروز دهند و آماده دریافت عواطفدیگران نیز هستند. از این رو، آماده تشکیل زندگی مشترکند و می خواهند زندگیمستقلانه خود را تجربه کنند، از دخالت دیگران در زندگی خود ابراز تنفّر میکنند و از نظر اخلاقی دارای اخلاق «خودپیرو» هستند؛ یعنی اصولی که خودپذیرفته اند معیار رفتارهای اخلاقی خود قرار می دهند و از تقلید اخلاق«دیگرپیرو» اجتناب می کنند. جوانان در بُعد فکری و ذهنی نیز به بلوغ رسیدهاند؛ می توانند استدلال کنند، فرضیه بسازند و خلاصه اینکه به تفکّر انتزاعیدست یافته اند، و در بُعد انگیزشی آن چیزی آن ها را برانگیخته می کند کهپاسخ به نیازهای عاطفی و شناختی آن ها باشد.با توجه به آنچه درباره ویژگیها و مؤلّفه های شخصیتی جوانان بیان شد، چه راه کارهایی برای جذب آن هانسبت به آموزه های دین می توان اتخاذ کرد تا هم به شناخت آن ها نسبت به دینعمق بخشد و هم از نظر عاطفی و انگیزشی، آن ها را نسبت به دین متمایل کند؟به نظر می رسد، بهترین روش برای جذب جوانان و متمایل کردن آن ها به ارزشهای دینی، روشی است که هم عنصر شناخت و هم عنصر عواطف و هم عنصر انگیزش درآن لحاظ شده باشد، علاوه بر این، ارتباط با آن ها ارتباطی دو سویه باشد؛یعنی به آن ها اجازه سؤال کردن، انتقاد و فرصت فکر کردن و انتخاب داده شود واز تحمیل، تحقیر و تحکّم اجتناب گردد.از میان همه روش های موجود، مانندروش خطابه و سخنرانی و تدریس و مشاوره در قالب بحث های آزاد، اما سازمانیافته، به نظر می رسد روش اخیر ـ یعنی روش مشاوره ـ به سبک «مراجع محور» کارآمدتر و مؤثرتر باشد.

روش مشاوره
در اینروش، از همان آغاز رابطه دو طرفه است؛ زیرا در این روش، فرض بر این است کهفرد یا افراد بر اساس نیاز، به مشاور مراجعه می کنند و اگر رابطه دو طرفهنباشد، اساسا فرایند مشاوره تحقق پیدا نمی کند. در این روش، تأثیرپذیریمراجعان متفرّع و مترتّب بر ایجاد رابطه همراه با اعتماد است؛ یعنی تا وقتیمراجع به مشاور خود اعتماد نکند، نیازهای خویش را مطرح نمی کند و رابطه ایبین آن ها به وجود نمی آید. از این رو، در این روش محور اصلی خود مراجعهکننده (جوان) است و بحث و گفت وگو توسط خود مراجع کنترل می شود. در این روش«ارزشیابی» به معنای نمره دادن و نمره گرفتن مطرح نیست و یکی از ویژگی هایعمومی این روش آن است که مراجع بر اساس نیاز به مشاور مراجعه می کند و یکالزام درونی او را به سوی مشاور سوق می دهد، نه الزامات خارجی و تحمیلی. 

عناصر روش مشاوره
ازآنچه گفته شد، استفاده می شود که الگوی مشاوره دارای سه عنصر یا سه رکناست. این عناصر هر کدام به یکی از ویژگی ها و مؤلّفه های شخصیتی انسان، بهویژه جوانان، مربوط می شود: یعنی عنصر عاطفی، شناختی و انگیزشی. به دلیلاهمیت این عناصر، به اجمال توضیح داده می شوند:
عنصر عاطفی: همان گونهکه گذشت، اساس شکل گیری گفت وگوهای دینی در قالب مشاوره، بر ایجاد رابطهعاطفی همراه با اعتماد استوار است. مشاور باید بتواند با مراجع خود ارتباطبرقرار کند. برای اینکه چنین فضای عاطفی به وجود بیاید، او باید از چهارراه کار استفاده کند. به عبارت دیگر، ایجاد فضای عاطفی مبتنی بر چهار ویژگیاست: همدلی، توجه مثبت بدون شرط، صداقت، و گوش دادن فعّال.
همدلی: «همدلی» عبارت است از: توانایی درک تجربه های درونی دیگران و سهیم شدن درآن ها. اگر خود را به جای دیگران بگذاریم، می توانیم به دنیای درونی وتجربه پدیدارشناختی آن ها راه پیدا کنیم.
پذیرش مثبت بدون شرط: مشاوربرای اینکه بتواند با مراجع خود ارتباط عاطفی برقرار کند، باید بدون قید وشرط به او احترام بگذارد، صرفا به دلیل اینکه انسان است و از سر نیاز به اومراجعه کرده است. این اصل بر این اساس استوار است که انسان ماهیتی مثبتدارد و اگر بدون قید و شرط مورد پذیرش قرار گیرد او نیز بهتر و راحت ترپیام را دریافت می کند و بهتر می پذیرد و کمتر مقاومت می کند و اسلام نیزدر مقام هدایت و رساندن پیام دین به انسان ها، به این اصل توجه دارد. (لاَإِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ) (بقره: 256) در پذیرش دین هیچ اجباری نیست (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشنشده است یا در جای دیگر می فرماید: (إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّاشَاکِرا وَإِمَّا کَفُورا) (انسان: 3) ما راه را به او نشان دادیم خواهشاکر باشد یا ناسپاس.
صداقت: صداقت یا درستی به معنای آگاهی از احساسها و اندیشه های درونی واقعی خود و توانایی سهیم کردن دیگران در آن هاست. کسانی که صداقت دارند، تصنّعی یا دفاعی رفتار نمی کنند. در نتیجه، مخاطبانآن ها نیز حالت دفاعی به خود نمی گیرند و آمادگی پذیرش بیشتری پیدا میکنند.

1. گوش دادن فعّال: به معنای انعکاس دادن،تکرار کردن و روشن سازی گفته ها و مقصودهای مراجع است. در انعکاس مطالب،مشاور و راهنما همچون آینه ای نگرش های مراجع را به وی نشان می دهد. گوشدادن فعّال در مشاوره نقش مؤثری در ایجاد ارتباط عاطفی میان مشاور و مراجعدارد.
2. عنصر انگیزشی: انگیزش به عوامل موجود در یک فرد (مانندنیازها، امیال و علایق) اشاره دارد کهرفتار را در جهت یک هدف فعّال میسازند، نگه داری می کنند و سوق می دهند.نیازها، امیال و علایق، که زیربنایانگیزش در رفتار آدمی هستند، شامل مجموعه نیازهای فیزیولوژیکی و روانشناختی می شوند. در الگوی مشاوره، این نیازها و امیال مورد توجه مشاور قرارمی گیرند؛ زیرا بدون توجه به نیازهای مراجع، نمی توان او را راهنمایی وهدایت کرد. این نیازها از نیازهای زیستی شروع می شوند تا نیازهای متعالیمانند زیبایی شناختی، کمال طلبی، عشق و جاودانگی ادامه می یابند.
3. عنصر شناختی: برای اینکه مشاور بتواند وارد دنیای اندیشه ها و تفکرّاتمراجع شود، باید به سطح تحوّل شناختی مراجع توجه داشته باشد. عنصر شناختیبه این مطلب اشاره دارد که مشاور باید مطالب خود را به صورت منطقی و منطبقبا سطح تحوّل شناختی مراجع تنظیم کند. به عبارت دیگر، مشاوره باید هم بهمیزان آگاهی و هم سطح توان و استعداد مراجع توجه کند و مشاوره را با توجهبه دو نکته مزبور تنظیم نماید تا برای مراجع، هم جذاب باشد و هم قابلاستفاده.

عاشورا -وحدت -ولایت...
ما را در سایت عاشورا -وحدت -ولایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vahdat172 بازدید : 211 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 5:18